پيام دوستان
+
سلامممممم ..سال نو مبارک.طاعاتتون قبول.. سرنماز صبح بودم ياد اينجا افتادم يه دفعه ک ماه رمضوناي خيلي سال پيش فيد الله اکبر ميزدم ميرفتم ميخوابيدم.سر نماز يه دور مرور خاطرات کردم و همتونو ياد کردم..واقعا دلم براي همتون تنگ شده بود..اومدم پياما هامو خوندم تجديد خاطره کردم:-) @};-
در انتظار آفتاب
103/2/2
.:راشد خدايي:.
سلام
.:راشد خدايي:.
طاعات قبول
*نگين خانوم*
http://rashedkhodaei.parsiblog.com/Old/Feeds/ سلام ممنونم همچنين اقاي خدايي
مختار تندر
سلام...قبول حق...التماس دعا
+
#معرفي_کتاب
*راض ِبابا*
«راضِ بابا» روايت شخصيت دختري نوجوان است. دختري که تمام تلاشش را به کار
ميبندد تا در زندگي اول باشد. در شانزدهمين بهار عمرش حادثهاي رخ ميدهد و
او را در رسيدن به خواستهاش کمک ميکند؛ انفجاري که در سال 1387 در حسينيه
سيدالشهداي شيراز رخ داده و نقطه اوج زندگي او را رقم ميزند.
my writings
103/1/17
شهيد راضيه کشاورز 11 شهريور 1371 در ظهر گرم تابستاني همزمان با نواي
اذان ظهر در مرودشت شيراز به دنيا آمد. والدينش به خاطر ارادتي که به خانم
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) داشتند نام راضيه را برايش برگزيدند.
روزها يکي پس از ديگري سپري ميشدند. راضيه بزرگتر ميشد و با وجودش شور و
نشاط مضاعفي به خانه ميبخشيد. از همان کودکي روحيهاي شاداب و پرشور و
نشاط داشت و لطافت و مهربانياش به وضوح در برخورد با اطرافيان آشکار بود.
راضيه تا قبل از بهار 16 سالگيش موقعيت هاي چشمگيري را در زمينه ورزش
کاراته، مسابقات قرآن و درس و تحصيل کسب کرد.
+
بسم الله
*پيوندشان را دعاگو باشيد*
به زيبايي يک گل
به سادگي يک لبخند
به پاکي يک آينه
بند ميشود
دلي
پشت يک نگاه
و
شروع ميشود قصهاي ساده
اما بينهايت عاشقانه
يا الله و يا رحمنُ و يا رحيم،يا مُقَلِب القلوب،ثَبِت قَلبي عَلي دينِک
*نگين خانوم
پيونــــــــد زيبــــــــاي آسمانيتــــان مبــــــارک
زندگي پر از عشق و محبت را برايتان آرزو ميکنيم
آرزومند آرزوهاي شما:
بچه هاي پارسي بلاگ*
*نگين خانوم*
103/1/12
16 فرد دیگر
59 فرد دیگر
+
سلام پيامرسان قديمي وپارسي يار جديد
مدتي است که همه امان درگير زندگي ومشکلات وهزار جور روزمرگي شديم
خسته از روزهاي تکراي پناه ميبريم به گوشي هايمان که عين سرم تقويتي به دستانمان وصل است.طبق عادت مي رويم تلگرام واتساپ وبعد هم اينستا..حالم بهم ميخورد از اينهمه خودنمايي هايي ک هي پشت سرهم خودشان را به رخ ميکشن.عوض شدن دوستانم را که ميبينم با خودم ميگويم چه شد؟کجاي کارمان اشتباه بود ک شديم اين...
*نگين خانوم*
103/1/12
آمدم اينجا فيدهاي قديمي را خواندم کامنت هايي ک گذاشته بودم را مرورکردم .فيدهايي ک زده بودم.پستايي ک باهزار جور حس متفاوت نوشته بودم همه رو خوندم همه ي همه رو..از اول تا اخر فقط يه لبخند پهن روي صورتم خودنمايي ميکرد
+
هيچيم و هيچکس نخرد هيچ را به هيچ...
اي روزگار ، درگذر از چون و چند ما...
.
.
.
طالب آملي
* راوندي *
103/1/6
روزگار با قيمت گذاري ارزش فردي را تعيين نمي کند هيچ بودن دليل پوچ شدن نيست آدم بايد از من خالي شود در منيت يار عيان و پيدا شود تا از من خود خالي نشوي چگونه با من او مبتلاي يافتن خويش شوي مردم نامي شدم و بار ديگر مي ميرم و آنجاست که هر چه خواهد او
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} درود بر کاربر قديمي سبحان . شما را کسي فراموش نميکند چون با يک کلمه دل خوش موجبات دلسردي کاربران را فراهم کرديد و هيچ ايده تازه اي هم از خود بروز نداديد تا بفهميم چگونه ميشود الکي خوش نبود . خود من يکي از همانهايي هستم که مطرح کرديد دارد دست و پا مي زند اما هيچوقت دليل آنرا متوجه نخواهيد شد . حالا هم که لب به سخن گشوديد
{a h=u4e46d74210332323}sobhan{/a} بسيار دير شده و خودتان ميبينيد که مثل سابق نيست اما خود من احتياج به حضور هيچکسي ندارم و اگر هم پستي در اين باب گذاشته ام فقط بخاطر همان چند نفري بود که حضور دارند . بنظرم دست از آن وبلاگ و کاربري قبلي بردار و با همين که آمدي بيا ببين اينجا چه امکاناتي دارد که از آن بي خبري :)
polly
103/1/1
+
آن کس که شناخت ذوقِ تنهايي
از سايهي خويشتن گريزان است...
#صائب_تبريزي
2-دل سپرده
102/11/17
سايه مولي اگر شد بر ما استوار و پا برجا آگر نرفتيم به خطا و نشستيم بيعت را آنجا که غيرت و شهامت و يقين و سليم و جانان و کريم و صادق طريقت حيدريان نايب امام عصر عج آقام سيد علي س و علمدار صحراي احمر حضرت آقا ذوليمين سيد مجتبي د ظ ع ذريه اي شريف باور شتابان بر محلکه دين و ايمان مکتبيان حيدري جاويد و استوار مي فهمي تنهايي نباشد سايه ترديد و قائم آل محمد بر آن حقيقت کاشف و حاضر است
انشاالله الرحمن الرحيم مکتب حيدري باقي و جاويد از براي بيعتمداران اين مکتب حافظان و جان برکفان خاندان امام مطلق سيد علي س و آقام سيد مجتبي حيدر ثاني و دگر اولاد صالح و بصير و شجاع آل محمد ص تا هرکجا که عالم ادامه يابد و اولادش و ذريگانش وجود بابرکت و قادر و شافع اش در جهان بذر افشان و باقي اين است آن مسير و آن يقين آن باور سترک و جاويد براي جان برکفان حيدري و حيدريه در اين باور مکتب حيدري
* کميل *
102/7/23
در کار خير و در طريقت جاويد صيانت از ولايت مطلقه فقيه آنجا که اين دنيا و آن دنيا و جهان چشم دوخته بر رسالت مکتب حيدري که صيانت از نائب حضرت وليعصر ارواحنا فداه امام مطلق سيد علي س و سلاله باور و حيدر ثاني اش علمدار صحراي احمر استخاره کجا يابد مکان و زمان جايي که اين آئين و اين طريقت که بايد با نابودي صهيونيست جهاني هر چه رزل و هرچه صهيونيست نابود تا اين خوف تبديل شود منتج به ظهور
+
گفتم از کار برد مرا خنده کردنت
خنديد و گفت من به تو کاري نداشتم ...
.
.
.
وحشي بافقي
جوادتبريزي
102/7/22
ولي هرچه بود کار ما بود با آن يار شيرين سخن و گلگون سيماي باشرف و با صلابت اش آنکه از ثمرات آن شجره طيبه اهل بيت ولايت و امامت باشد که ميشود ختم به ظهور منجي عالم بشريت مهدي مصطفي عج جانم به طريق و به وجود پاکش روان بر شمشير جهاد در رهش چگونه شود کارش با ما به پايان رسد آنجا که اميد وصالش بر ما خاتم به هيج فرض و هيچ دليل و منظري ختم و به پايان نرسد الي بعد شفاعت اش
كيوان گيتي نژاد و
102/7/17
براي من تبسم اش آنگه مکتب حيدري شده مسير و مکتب حيدريان و حيدريه بانوان طريقت کوثر حضرت حيدر حي و ثاني اش همان يسارا و ذوليمين به کف داده جان و غيرت و بيعت که هستي بر کاشان تا جهان بر سپهر و کيان عشاق جان بر کف اش باقي است شويم آنجا که صحراي احمر شود محل دنيوي ما براي اداي. دين بر صاحب الزمان مهدي غائب از انظار من و ما والله تبسم نرود به غيرت آن لبيک حيدري هر وقت لحظه پرکشيدن است
+
من از آن کشم ندامت که تو را نيازمودم
تو چرا ز من گريزي که وفايم آزمودي ...
..
.
رهي معيري
خادمة الشهدا
102/7/1
+
پناه مي برم به خدا ... از شر اين آدم ها ... از شر خودم .....
خادمة الشهدا
102/7/1
+
خيلي وقت است نيامده ام به پابوست
گنبد زرين تو چند سالي هست كه در قاب چشمانم نيامده اند،
دلم براي حضور مهربان تو تنگ است،
اين عطر حضور
از نزديكيهاي دربهاي ورودي آستانت كه نه،
از همان ايستگاه قطار در مبدأحركت،
حس مي شود
و تو چقدر مهرباني و ميهمان نواز،
كه همه در بارگاه تو جاي خود را
پيدا مي كنند،
حتي در خاصترين اوقات سال
هيچكس براي زيارت تو بدون جا نمي ماند،
*دلم براي كبوتران حرمت، تنگ است...*
مطالب حقوقي جديد
102/5/29
دوستانم مرا به آستانت آوردند. به همين آساني مي توان به زيارتت آمد، با يك جمله از تمام وجود:* اللهم صل علي، علي ابن موسي الرضا المرتضي......... الامام الشهيد.... يا امام رضا مي داني كه هر وقت اين نواي زيباي استاد را مي شنوم كه جملات بالا را مي خوانند، دلم از صد كبوتر عاشق و زائرت، عاشقتر به سويت پر مي كشد....... مي دانم كه مي داني.....
آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم/ ور تو بگوييم که ني ني شکنم شکر برم/
آمدهام چو عقل و جان از همه ديدهها نهان / تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم
+
[تلگرام]
آيتالله بهجت (ره) :
آنهايي که شهيد شدند، آنهايي که شهيد دادهاند، در راه خدا رفتهاند و در راه خدا بودهاند، و خدا ميداند چه تاجي بر سر اينها گذاشته شده، ولو بعضيها نميبينند مگر بعد از اينکه از اين نشأت بروند. بعضيها هم که اهل کمالند، شايد در همينجا ببينند که «فلاني» بر سرش تاج است،[يا] «فلاني» بر سرش تاج نيست!! شهادتِ نزديکان انسان، خودش يک کرامتي از سوي خداست.
بهسوي محبوب، ص 112
مطالب حقوقي جديد
102/5/29